ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
من عاشق توام به وفاداری ام نخندبر گریه های دم به دم و زاری ام نخند
هرگز گناهی از من بیچاره سرنزد
تنها گناهمی به گناهکاری ام نخند
این ماه من شب من از تو روشن است
خواب از سرم پرید به بیداری ام نخند
دربند حرف های تو افتاده ام چه سخت
زندانی توام به گرفتاری ام نخند با دیگران نشستی و خندیده ای به منمن سوگوار توام به عزاداری ام نخند
میدونی طاقت جدایی رو ندارم میخوامکه نری تو از کنارم
ازت زیاد خاطره دارم میخوام اسم تو من نفس بذارم
ازتو بگم در سایه سارم هر جابری من دوستت میدارم
از عاشقای این دیارم به یاد شبای زیر بارون
که خیس میشد تمامسرا پامون شبا همش من خواب تو را می بینم
بین هفت تا آسمون رو زمینم میدونی طاقت جدایی روندارم
با تو مثل صد تا بهارم
بچه ها شوخی شوخی به گنجشک ها سنگ می زنند
ولی آنها جدی جدی میمیرند.
تو شوخی شوخی به من لبخند زدی
ولی من جدی جدی عاشقت شدم.
تو شوخی شوخی فراموشم کردی
ولی من جدی جدی برات میمیرم.
بار سفر روبسته ام دارم می رم به ناکجا
دارم میرم به یک سفر به جادهای بی انتها
توجاده ای که یک سرش منم با ارزوی تو
تو جاده ای بی انتها منم به جستجوی تو
تو جاده ای که یک سرش تو هستی و نگاه تو
تو جادههای ارزو دارم مرم به راه تو
پنجره های قلبم من واشده به روی تو
راهو به من نشون بده تا برسم به سوی تو
این سر جاده ها منم اون سر جاده ها تویی
نشو نیتو به من بده که مقصدم فقط تویی
انانی موس : عشق مانند جنگ است، آسان شروع می شود و سخت پایان می پذیرد -------------------------------------------------------------------------------
ویکتور هوگو : من نمیگویم هرگز نباید در نگاه اول عاشق شد اما اعتقاد دارم باید بار دوم هم نگاه کرد
-----------------------------------------------------------------------------
پدرو کالدرون : اگه عشق دیوانگی نباشد، عشق نیست!! -----------------------------------------------------------------------------
جرج آلن : اگر کسی را دوست داری، به او بگو. زیرا قلبها معمولاً با کلماتی که ناگفته میمانند، میشکنند
----------------------------------------------------------------------------
الیور واندل هولمز : عشق شاه کلیدی است که درهای خوشبختی را باز می کند.
به عشق گفتم : تا تورو دارم تنها نیستم منو تنها
گذاشت و رفت... به احساس گفتم : تا تورو دارم تنها
نیستم منو تنها گذاشت و رفت... به وفا گفتم : تا
تورو دارم تنها نیستم اونم منو تنها
گذاشت و رفت... ولی وقتی به تنهایی گفتم : تا تورو
دارم تنها نیستم موندو همدم و مونسم
شد
بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد
مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد
تو که رفتی همه ی ثانیه ها سایه شدند
سایه در سایه آن ثانیه ها خواهم مرد
شعله ها بی تو ز بیرنگی دریا گفتند
موج در موج در این خاطره ها خواهم مرد
گم شدم در قدم دوری چشمان بهار
بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد
می گویند یک دقیقه طول می کشد
تا شخص خاصّی را بیابی
یک ساعت طول می کشد
تا او را ستایش کنی
یک روز طول می کشد
تا دوستش بداری
اما یک عمر تا فراموشش کنی
وقتی سـرت رو شونمه درد و بـلات به جونـمه
جون به جونم اگر کنن خاطر خواهی تو خونـمه
دلم می خواد باهات باشم رفیق پا به پات باشم
سـایه بـه سـایه دم بـه دم بـمـیرمو فـدات بـشـم
تصدّق رنگ چشات شـب و سـتاره هاش فـدات
نـظـر بـذار اراده کـنـم هـر چـی دارم فـدات کـنـم
سـتـاره بـارونـت کـنـم جـونـمو قــربـونـت کـنـم
وقتی سـرت رو شونمه درد و بـلات به جونـمه
جون به جونم اگر کنن خاطرخواهی تو خونمه
از آن روزی که من دیدم نگاهت
شدم عاشق به چشمانت سیاهت
آن وقت عشق تو روز و شبم بود
به هنگام شب بالین سرم بود
یک روز از عشق تو غافل نبودم
به عشق دیگری حاصل نبودم
تو بودی عشق من فقط تو بودی
تو هستی عشق من فقط تو هستی
اگه یک روز فهمیدی که هزار نفر دلشون برات تنگ شده
بدون اولیش منم
اگه یک روز فهمیدی که صد نفر دلشون برات تنگ شده
بدون اولیش منم
اگه یک روز فهمیدی که ده نفر دلشون برات تنگ شده
بدون اولیش منم
اگه یک روز فهمیدی که یه نفر دلش برات تنگ شده
بدون منم
اگه یک روز فهمیدی که هیچ کی دلش برات تنگ نشده
بدون من مُردمگفتی دوستت دارم
گفتی روی قولت می ایستی
همین هم شد
قولت رو زیر پا گذاشتی
و روی اون ایستادیاز آتیش پرسیدم محبت چیست؟
گفت از من سوزانتر است
از گل پرسیدم محبت چیست؟
گفت از من زیباتر است
از شمع پرسیدم محبت چیست؟
گفت از من عاشق تر است
از خودش پرسیدم محبت چیست؟
گفت نگاهی بیش نیستخواستم سوی عشق روم گفتند گناه است
خواستم به عبادت روم گفتند خرافات است
خواستم سوی زندگی روم راه بستند
خواستم گریه کنم گفتند بچه گانه است
حالا سکوت می کنم می گویند عاشق استدلم برات تنگ شده جونم می خوام ببینمت نمی تونم
بین ما دیوارهای سنگی فاصله یک عمره می دونم
بغض ترانمو شکستم می خوام بگم عاشقت هستم
تو عین نا باوری یک شب خالی گذاشتی هر دو دستم
توبودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته من
نیمه شب
از خوابم پا می شم نیستی پیشم
باز دیوونه می شم دوری تو تیشه زد به ریشم
نیستی پیشم
بی صدا . از من خالی می شم
همصدا . با بی بالی می شم
گونه هام . خیس از شبنم غم
نیستی پیشم
توبودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته من
تو که نیستی از خودم بی خبرم
کی بیاد وکی بشه همسفرم
دل من از تو جدا نیست
این هوا بی تو هوا نیست
چی بگم از کی بگم
دیگه غم یکی دوتا نیست
تو که نیستی از خودم بی خبرم کی بیاد وکی بشه همسفرمبهتر ازمن چه کسی عاشقتر از من چه کسی
واسه عشق تو دیوونه تر از من چه کسی
اگه قربونی می خواستی بهتر از من چه کسی
واسه پیش مرگ تو آماده تر از من چه کسی
تو اگه چشمه بودی تشنه تر از من چه کسی
واسه دلداری دادن خسته تر از من چه کسی
بهتر ازمن چه کسی عاشقتر از من چه کسی
واسه عشق تو دیوونه تر از من چه کسی
همه راهها رو به من سد کردی عشقمو رد کردی
به خودت بد کردی به خودت بد کردی
فصل گل فصل اقاقی فصل سازگاری ساقروساقی
فصل خوب انتظار از پشت شیشه فصل دل بستگی ساقه و ریشه
همه راهها رو به من سد کردی عشقمو رد کردی
به خودت بد کردی به خودت بد کردی
واسه تسلیم ورضادست و پا بسته تر از من چه کسی
در پرستیدن تو دیگه وارسته تر از من چه کسی
بهتر ازمن چه کسی عاشقتر از من چه کسی
واسه عشق تو دیوونه تر از من چه کسی
همیشه از نگاه تو باتو عبور می کنم
از اینکه عاشق توام حس غرور میکنم
دوباره باسلام توتازه تازه می شوم
با نفس ساده تو غرق ترانه می شوم
با تو ستاره می شوم ......
ازسایه های ملتهب همیشه می گریختم
با رفتن تو هر نفس بغض دوباره می شوم
ناجی شام شوکران"با دل عاشقم بمان
به حرمت حضور تو چون تو یگانه می شوم
خانه به خانه دیدمت همچو فسانه دیدمت
با تو ستاره می شوم ......
می گویند عشق را به کسی بده که لایق آن باشد نه تشنه آن . زیرا تشنه روزی سیراب می شود .
سفره عشقمونو با همدیگه وا بکنیم
کاش تو این شهر غریب صدای آشنا بیاد
دل من هواتو کرده فقط هم تو رو می خواد
شــعله ی عشـــق و توی چشمـام ببین
ببیــن کــه از تــب عشــــق دارم آب مــــیشـم آســــــون
تـــوی دســـت های گـرمـت مــــنم بــــرف زمــــــستون
بــه مــن نــخنــد عــزیــزم پـــــریشـــونم پـــــریشـــون
به مـن یا رب چه بخشیـــدی که رد کردم
فقط در عـــــاشـقـــــی یا رب مــدد گفتــم
شـــدم عـــــاشـــق تمنــــــای مــدد کـردم
اگــر روزی نباشــــی نیستم مـــن
در این سینه دلــــی دیـــوانه دارم
چه گـویم دشمنــی در خـانـه دارم
بــود و نبـودت انگار فرقی بـرام نداره
قربون برم خـــدا رو خدای عاشــقا رو
رفتی وبرد ازاین دل درد گذشته ها رو
از عشـق به جز مزه ی تلخش نچشیدیم
این دست من و دامنت ای عشـق کجایی
یک عمره که از عشق فقط قصه شنیدیم
خـــــــدا خودش میدونه توئـــــی عزیزترینم
گفتـی که بر می گردی وقتی که گل در اومد
صبـــــر دلـــــم ســر اومد از تـو خبر نیومد