شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

ღஜღشــکــــســـت عـــشــقـــیღஜღشــکستـ غرورღஜღ
شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

ღஜღشــکــــســـت عـــشــقـــیღஜღشــکستـ غرورღஜღ

لالایی

 لالایی

ّلا لا لا لا نخواب سودی نداره

همون
بهتر که بشماری ستاره

همون
بهتر که چشمات وا بمونه

که
ماه غصه اش نشه تنها بیداره

لا
لا لا لا نخواب باز هم سفر رفت

نمیدونم
به کارون یا خزر رفت

فقط
دردم اینه مثل همیشه بدون اطلاع و بی خبر رفت

لا
لا لا لا نخواب میدونه جنگه

دست
هر کی میبینی یه تفنگه

یه
عمره دور چشماش گشتم اما نفهمیدم که اون چشما چه رنگه

لا
لا لا لا نخواب زندونه دنیا سر ناسازگاری داره با ما
بشین باز هم دعا کن واسه اون که ما رو اینجا گذاشت تنهای تنها
لا لا لا لا نخواب اون راه دوره خدا میدونه که حالش چه جوره
توی خلوت میگم اینجا کسی نیست خداییش که دلم خیلی صبوره
لا لا لا لا نخواب تیره است چراغم مثل اتشقشان میمونه داغم
به جون گلدونا کم غصه ای نیست
هزار شب شد هزار شب شد نیومد باز سراغم
لا لا لا لا نخواب خواب که دوا نیست
دل دیوونه داشتن که خطا نیست
میگن دست از سرش بردار نمیشه اخه عاشق شدن که دست ما نیست
لا لا لا لا نخواب تنها میمونم کاش اون قدر چشماتو بدونم
چرا چشمات پر خشم عزیزم مگه من مثل اون نامهربونم
لا لا لا لا نخواب ماه رو نگاه کن
من اسفند رو میارم تو دعا کن
بگو برگرده پیش ما بمونه کتاب حافظ رو بردار و وا کن
لا لا لا لا نخواب سرما تو راهه همیشه عمر خوشبختی کوتاهه
میگن با یه فرشته اونو دیدن دروغه جون دریا اشتباهه
لا لا لا لا نخواب تلخ جدایی کمر خم میشه زیر بی وفایی
تو بیدار باش همه تو خواب نازن برای کی بخونم پس لالایی
لا لا لا لا نخواب تنهایی زرده اگه طولانی شه مثل یه درده اگه چشم انتظار باشی که
هیچی دروغ میگی به دل که بر میگرده
لا لا لا لا نخواب اشکت زلاله مثل بارون پای نخل وصاله
من و تو هم شب و هم قلب و کشتیم ولی اون چی ؟ چقدر اون بی خیاله
لا لا لا لا نخواب دنیا خسیسه واسه کم ادمی خوب مینویسه
یکی لبهاش تو خوابم غرق خنده است یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه
لا لا لا لا نخواب عاشق یه سیبه همیشه سرخ و تب دار و غریبه
تا اون بالاست رسیده است اما تنهاست پایین هم که بیوفته بی نصیبه
لا لا لا لا نخواب اینجا سیاهی پر اما تو تنگه قصه ماهی
اونی که ما ها رو بیدار نگه داشت الهی خواب باشه حالا الهی
لا لا لا لا نخواب تا اون بخوابه بشین انقدر تا که خورشید بتابه
زمونی که یقین کردم بیدار شد بخواب با یاد عکسی که تو یه قابه
لا لا لا لا بخواب بیدار حالا دیگه باید بخوابی پس لالالا بخواب
دیگه تو میتونی بخوابی
ببین خورشید اومد بالای بالا
لا لا لا لا این هم بود سرنوشتم
این از امروزم و این از گذشتم
نمیخوابم تا تو برگردی یک روز
منم خواب رو واسه اون روز گذاشتم
نمیخوابم تا تو برگردی یک روز
منم خواب رو واسه اون روز گذاشتم

نشد یه قصری بسازم

نشد یه قصری بسازم پنجرهاش ابی باشه
نشد
یه قصری بسازم پنجرهاش ابی باشه
من
باشم و اون باشه و یک شب مهتابی باشه
نشد یه جا بمونه و آخر بشه ماله خودم
حتی یه بار یادش نموند ماه و روز تولدم
با همه التماس من نشد دیگه نره سفر
شعرام بجز اون روی هر دیوونه ای گذاشت اثر
نشد برم بغل بغل واسش شقایق بچینم
نه این که من نخوام برم نزاشت گلهارو ببینم
نشد همه دعا کنن همیشه اون باشه پیشم
یکی میگفت خواب دیده که اون گفته عاشقش میشم
اما نشد ، اما نشد قسمت ما یه لحظه ی روشن و خوش
پیغام واسش فرستادم بیا بازم منو بکش
نسد که نشکنه بازم این چینی شکستنی
هیچ جای دنیا ندیدم هیچ جای دنیا ندیدم
عجب چشای روشنی
باور نکرد یه موژشو به صدتا دریا نمیدم
یه تار مو خواستم نداد گفت به تو دنیا نمیدم
راست میگه هر چی اون بگه راست میگه هر چی اون بگه
من کجا و دیوونگی
چه جوری به حرفش گوش کنم
اون گفت بچسب به زندگی
خلاصه آخرش نشد ما گل سرخ رو بو کنیم
اون گفت برو که بتونیم خوب حفظ آبرو کنیم
نشد یه بار برسم به آرزوهای محال
یه خاطره مونده برام با یه سبد میوه کال
نشد منم واسه یه بار به آرزوهام برسم
گذشته کار از کارمون
دیر شده به خدا قسم
نشد به موقع این کویر ابری بشه بارون بگیره
نشد خودش آینه که هست بیاد و شمعدون بگیره
نشد بپاچم زیر پاش عطر گل محمدی
نشد بهم جواب بده
حتی بهم بگه بدی
نشد دوستت دارم بگه
به من که نه به دیگری
نشد یه بارم رد بشه
از روی شعرا سرسری
نشد یه کاری بکنه
که بدونم دوستم داره
آتیش گرفتم و یه بار
نگام نکرد بگه آره
نشد یه بار حرف بزنه
نزاره پای سرنوشت
نشد یه شب نگم خدا الهی که بره بهشت
نشد بشه یه بار واسش یه فال حافظ نگیرم
نشد تو رویاهام براش روزی هزار بار نمیرم
نشد بره
نشد نره
نشد بخواد
نشد بیاد
نشد ولی
شاید بشه
واسم دعا کنید
زیاد
از شما پنهون نکنم
یه حرفهایی بهم زده
گفته همین روزا میاد
اما هنوز نیومده
قصه داره تموم میشه
مثل تموم قصه ها
فقط واسم دعا کنید
اول خدا بعدا شما
قصه داره تموم میشه
مثل تموم قصه ها
فقط واسم دعا کنید
اول خدا بعدا شما


شب رفتنت


شبی
از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی ، ترا با

لهجه
گلهای نیلوفر
صدا کردم

تمام
شب برای با طراوت ماندن باغ
قشنگ

آرزوهایت
دعا کردم

پس
از یک جستجوی نقره ای


در
کوچه های
آبی احساس

تو
را از بین گلهایی که در تنهایی ام رویید
،

با
حسرت جدا
کردم

و
تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم
گفتی

دلم
حیران و سرگردان چشمانی است
رویایی

و
من تنها برای دیدن زیبایی
آن چشم

تو
را در دشتی از تنهایی و حسرت رها
کردم

همین
بود آخرین
حرفت

و
من بعد از عبور تلخ و
غمگینت

حریم
چشمهایم را به روی اشکی ازجنس
غروبِ

ساکت
و نارنجی خورشید وا
کردم

نمی دانم
چرا
رفتی

نمی
دانم چرا، شاید خطا
کردم

و
تو بی آن که فکر غربت چشمان من
باشی

نمیدانم
کجا، تا کی،برای
چه؟

ولی
رفتی و بعد از
رفتنت

باران
چه معصومانه می
بارید

و بعد
از رفتنت یک قلب دریایی
ترک برداشت

و
بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم
شد

و
گنجشکی که هر روز از کنار
پنجره

با
مهربانی دانه بر می
داشت

تمام
بالهایش غرق دراندوه
غربت شد

و
بعد از رفتن تو آسمان چشمهایم خیس باران
بود

و
بعد از رفتنت انگار کسی حس کرد من بی
تو

تمام
هستی ام از دست
خواهد رفت

کسی
حس کرد من
بی تو

هزاران
باردر هر لحظه خواهم
مرد

و
بعد از رفتنت دریاچه بغضی
کرد

کسی
فهمید تو نام مرا از یاد خواهی
برد

و
من با آن که می دانم تو هرگزیاد من
را

با
عبورخود نخواهی
برد

هنوز
آشفته ی چشمان
زیبای توام

برگرد
!

ببین
که سرنوشت انتظار من چه
خواهد شد

و
بعد از این همه طوفان و وهم و پرسش و
تردید

کسی
از پشت قاب پنجره آرام و زیبا گفت
:

تو
هم در پاسخ این بی وفایی
ها بگو

در
راه عشق و انتخاب آن خطا
کردم

و
من در حالتی ما بین اشک و حسرت و
تردید

کنار
انتظاری که بدون پاسخ و
سردست

ومن
در اوج پاییزی ترین ویرانی
یک دل

میان
غصه ای از جنس بغض کوچک یک
ابر

نمی
دانم چرا؟ شاید به رسم عادت پروانگی مان
باز

برای
شادی و خوشبختی باغ
قشنگ آرزوهایت

دعا
کردم
.

ادامه مطلب ...