ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نگاهم میکنی اما به سردی / نه تنها من ، تو هم دنیای دردی
شبی از سوز گفتم قلم را / بیا بنویس غم های دلم را
قلم گفتا برو بیمار عاشق ، ندارم طاقت این بار غم را
دارم میرم نگو نرو ، هوا هوای رفتنه / هرچی بوده تموم شده ، چاره ما گذشتنه
دارم میرم تا سرنوشت ما رو به بازی نگیره / خوب میدونم این عاشقی از یاد هر دو مون میره . . .
آنقدر رسم وفا مرده که ترسم / لیلی هم اگر زنده شود یادی از مجنون نکند . .
خارها را باید دوست داشت ، گل ها را که همه دوست دارند . . . !
عزیز یادی بکن از قلب خسته / غبار دوریت بر من نشسته
دگر تیری نزن بالی ندارم / وجودم از غمت در هم شکسته . .
خود را به که بسپارم وقتی که دلم تنگ است / پیدا نکنم همدل ، دل ها همه از سنگ است
گویا که از این وادی از عشق نشانی نیست / گر هست یکی عاشق ، آلوده به صد رنگ است