ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
که آسمان پرستاره ام
به من که گاه صاف و گاه
به زیر ابر پاره ام.
بیا به من نگاه کن
که آب صاف رودخانه ام
همیشه باشتاب می روم
پر از صدا ، پر از ترانه ام.
بیا به من نگاه کن
به من که می چکم از آسمان
به یاد غنچه و جوانه ها
به روی خاک می شوم
روان.
بیا توهم پر از ستاره باش
پر از صدا، پر از ترانه باش
ببار مثل من از آسمان
به یاد غنچه و جوانه باش.
از فصل آشنایی تاچراغ قرمز...عاشقی دروغه
چرا از عشق؟
چرا همه از عاشق میشنون یا میخونن یا میگن ؟
چرا هیچ کس فکر معشوق نیست ... ؟
آره من یه معشوقم ولی به جای ناز کردن باید دعا کنم ... دعا کنم که عاشقم به معشوقش برسه ...
خیلی دلم گرفته خیلی ... نمیدونم چی بگم ...
فقط میدونم که همیشه عاشق احساس تنهایی نمیکنه ...
همیشه عاشق احساس جدایی و دوری نمیکنه...
همیشه عاشق غم رو تجربه نمیکنه ...
همیشه عاشق نیست که باید برای رسیدن تلاش کنه ...
اینبار منه معشوق باید برای رسیدن ح به ش تلاش کنم ... خودش نا امید و مایوس
خودش داره شل میکنه ... خودش داره کم میاره ...
اگر ح شل کنه یا کم بیاره نمیگم میمیرم چون این حرفا همش کشکه ولی دیگه زندگی برام پوچ و بی معنیه ولی بازم خوشحالم که رکورد زدم توووو عشق های شیرین و فرهاد
اینبار معشوق کم نیاورده ... اینبار معشوق داره درد دوری و تحمل میکنه ... نه که عاشق چیزیش نیست نه ... اون خیلی فشار روشه ولی من معشوقی عاشقم که حاضرم برای رساندن عاشقم به معشوقش حتی از خونه بزنم بیرون ... حتی خانوادم و به فراموشی بسپارم ... ح جونم فقط به خاطر تو ... بدون چه استخارمون خوب بیاد چه نیاد من حرفم عوض نمیشه یا تو یا هیچ کس ... ( نه که رو حرف خدا حرف بزنم نه ولی دیگه نمیتونم کسی رو به عنوان عاشقم قبول کنم ... تو میتونی معشوق داشته باشی و خوشبخت خوشبخت ... )
۱ قطره اشک نابم تنها برای تو ...
بادهای نا ارام روحم را زخم می زنند
کسی نمی داند
این روزها
من در عبور لحظه های سرد
گم شده ام...
من
به ژایان دلتنگی می اندیشم
ان نهایتی
که همیشه تو را خواهم داشت
لبخند های تو
خاکستر می شوند
وبوسه های من
خالی از انتظار
دیگر برای با تو بودن
چه کسی بر در کلبه تنهایی من می کوبد
آخر من و این کلبه احزان تنهاییم
سال هاست که کسی
از جاده دل گذر نکرده....
میانه های ِ خودم
--------باور کرده ام
که مال من نیستی و
قدم هایت از همیشه ی خدا دورترم می کند
دور...تا دوراین ماجرا بچرخم و
خودم را دور بزنم
یک روز
یک شب
و ماه ها انتظار برای تو....
دیگر هیچ زنگی به صدا در نمی آید
لحظه ها
تنهایی راصدا می زنند
و من
در اوج خواستن
از تو دور می شوم
دوستان سلام...
امروز، اولین روز از بقیة عمر شماست، پس اگر خود را برای آینده آماده نسازید، بزودی متوجه خواهید شد که متعلق به گذشته هستید
اگر به دنبال موفقیت نروید خودش به دنبال شما نخواهد آمد. زندگی هنگامی به شما پاداش خواهد داد که موفقیت را بعنوان یک حق آسمانی پذیرفته و باور داشته باشید. مجبورنیستید در موقعیت موجود باقی بمانید . این بستگی به تصمیم گیری خودتان دارد . می توانید هر لحظه تغییر کنید
هیچ وقت برای لذت بردن از زندگی و برای عوض شدن دیر نیست. هرکس که در زندگی زودتر تغییر کند زودتر موفق خواهد شد....
با تشکر از وب سایت: http://www.hamid124.blogfa.com
از فصل آشنایی تاچراغ قرمز...عاشقی دروغه
چرا از عشق؟
چرا همه از عاشق میشنون یا میخونن یا میگن ؟
چرا هیچ کس فکر معشوق نیست ... ؟
آره من یه معشوقم ولی به جای ناز کردن باید دعا کنم ... دعا کنم که عاشقم به معشوقش برسه ...
خیلی دلم گرفته خیلی ... نمیدونم چی بگم ...
فقط میدونم که همیشه عاشق احساس تنهایی نمیکنه ...
همیشه عاشق احساس جدایی و دوری نمیکنه...
همیشه عاشق غم رو تجربه نمیکنه ...
همیشه عاشق نیست که باید برای رسیدن تلاش کنه ...
اینبار منه معشوق باید برای رسیدن ح به ش تلاش کنم ... خودش نا امید و مایوس
خودش داره شل میکنه ... خودش داره کم میاره ...
اگر ح شل کنه یا کم بیاره نمیگم میمیرم چون این حرفا همش کشکه ولی دیگه زندگی برام پوچ و بی معنیه ولی بازم خوشحالم که رکورد زدم توووو عشق های شیرین و فرهاد
اینبار معشوق کم نیاورده ... اینبار معشوق داره درد دوری و تحمل میکنه ... نه که عاشق چیزیش نیست نه ... اون خیلی فشار روشه ولی من معشوقی عاشقم که حاضرم برای رساندن عاشقم به معشوقش حتی از خونه بزنم بیرون ... حتی خانوادم و به فراموشی بسپارم ... ح جونم فقط به خاطر تو ... بدون چه استخارمون خوب بیاد چه نیاد من حرفم عوض نمیشه یا تو یا هیچ کس ... ( نه که رو حرف خدا حرف بزنم نه ولی دیگه نمیتونم کسی رو به عنوان عاشقم قبول کنم ... تو میتونی معشوق داشته باشی و خوشبخت خوشبخت ... )
۱ قطره اشک نابم تنها برای تو ...
بادهای نا ارام روحم را زخم می زنند
کسی نمی داند
این روزها
من در عبور لحظه های سرد
گم شده ام...
من
به ژایان دلتنگی می اندیشم
ان نهایتی
که همیشه تو را خواهم داشت
لبخند های تو
خاکستر می شوند
وبوسه های من
خالی از انتظار
دیگر برای با تو بودن
چه کسی بر در کلبه تنهایی من می کوبد
آخر من و این کلبه احزان تنهاییم
سال هاست که کسی
از جاده دل گذر نکرده....
میانه های ِ خودم
--------باور کرده ام
که مال من نیستی و
قدم هایت از همیشه ی خدا دورترم می کند
دور...تا دوراین ماجرا بچرخم و
خودم را دور بزنم
یک روز
یک شب
و ماه ها انتظار برای تو....
دیگر هیچ زنگی به صدا در نمی آید
لحظه ها
تنهایی راصدا می زنند
و من
در اوج خواستن
از تو دور می شوم
دوستان سلام...
امروز، اولین روز از بقیة عمر شماست، پس اگر خود را برای آینده آماده نسازید، بزودی متوجه خواهید شد که متعلق به گذشته هستید
اگر به دنبال موفقیت نروید خودش به دنبال شما نخواهد آمد. زندگی هنگامی به شما پاداش خواهد داد که موفقیت را بعنوان یک حق آسمانی پذیرفته و باور داشته باشید. مجبورنیستید در موقعیت موجود باقی بمانید . این بستگی به تصمیم گیری خودتان دارد . می توانید هر لحظه تغییر کنید
هیچ وقت برای لذت بردن از زندگی و برای عوض شدن دیر نیست. هرکس که در زندگی زودتر تغییر کند زودتر موفق خواهد شد....
با تشکر از وب سایت: http://www.hamid124.blogfa.com