شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

ღஜღشــکــــســـت عـــشــقـــیღஜღشــکستـ غرورღஜღ
شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

ღஜღشــکــــســـت عـــشــقـــیღஜღشــکستـ غرورღஜღ

تو را نمی بخشم

تو را نمی بخشم

تو را نمی بخشم

به یادت هست روزی را

که من با کوله باری از حقیقت آمدم سویت

به من گفتی دلت از دردهای کهنه لبریز است

و من گشتم پرستار دل تنگت

یادت هست؟

و بعدی چند می گفتی

تو را دیگر نمی خواهم

تو هرگز اشکهایم را نمی دیدی

به قلب ساده و بی کینه و پاکم

چه بی رحمانه خندیدی

برو هر جا که می خواهی

بخوان با هر که می مانی

ولی نفرین من روزی

تو را چون قاصدک بر باد خواهد داد

 

                  "  تو را هرگز نمی بخشم  " 

به وب لاگ شکست عشقی خوش اومدیدبه وب لاگ شکست عشقی خوش اومدید 

 

سنگ صبورم را شکستند

من بعد از این دوستی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد!!

در دل سنگی این آدمک ها جایی برای دوستی نیست...

جایی برای محبت نیست!..

چرا که نامردان سنگ صبورم را شکستند!..

آری سنگ صبورم را !..

من تنها هستم و تنها خواهم ماند!!!

 تنها تر از تنهایان......... 

              

 

قصه سفر 

دوباره شب شعله زد و بدون تو سحر نشد
غم غریب کوچه ها مرهم این سفر نشد
تو این شب پر از جنون ستاره پوسید و شکست
زمین ترک خورد و کسی به ماتم من ننشست
نگاه سرد آسمون تو مه نشست و بی صدا
نشستم و شکستم و چکیدم از ترانه ها
ترانه های بی کسی دوباره باورم شده
دوباره اعدام من و ستاره باورم شده
دوباره من دوباره تو دوباره قصه ی سفر
دوباره شاخ وبرگ من زیر خشونت تبر
بازم سقوط قاصدک میون دریاچه ی خون
دوباره قصه ی سفر- رفتن تو- من و جنون
 
 
 
سر سخنم با آنانیست که عشق را به تمسخر میگیرند و در هوس خلاصه میکنند.

 آنان که این کلمه ی مقدس را زیر نگاه های شرورانه له میکنند.

آنان که فقط به چشم نیاز به عشق مینگرند٬

وانان که عشق را با نیات خبیث در آمیخته اند٬

به جای آنکه عشق را در دلهای پاک و صادق جستجو کنند در خیابانها و چهره های تزیین شده و خانه های مجلل جستجو میکنند .

بسیار اندکند آنان که با احساس پاک درونی تو را به خاطر تو می خواهند٬  نه به خاطر خودشان.عاشقان تازه به دوران رسیده را که میبینم دلم به حالشان میسوزد٬  اما چه سود که تا خود تجربه نکنند٬  هر چه بگویی گمان میکنند از سر حسادت و... است . 

 

 به وب لاگ شکست عشقی خوش اومدید 

برای تو که صدای بال های کبوتر مهرت در آسمان ابری دلم طنین افکند

 

کنار آشیان تو من آشیانه می کنم

هوای آشیانه را پر از ترانه می کنم

کسی سوال می کند به خاطر چه زنده ای ؟

و من برای زندگی تو را بهانه می کنم 

وب لاگ محمد جانبلاغی خوش اومدید وب لاگ محمد جانبلاغی خوش اومدید 

برای تو که بی خبر از حال منی

د: داشتن تو برای لحظه ای به تمام عمر بی کسی ام می ارزد

و: وابسته تپش های قلبت هستم که به روح ساکن من حیات می بخشد

س: سرسپرده  برق نگاه توام لحظه ای که مرا به آغوش گرمت مهمان می کنی

ت: تک ستاره شب های بی فانوسم شدی زمانی که از خدا تکه ای نور طلب کردم

ت: تپش های قلبم در گرو حضور توست که در رگهای زندگیم جاری ست

د: دوری از تو درد آورترین مجازات دنیاست

ا: آرامش تک تک لحظات زندگی ام به لبخند زیبای تو وابسته ست

ر: روشنی بخش زندگی و رنگ آمیزی زیبا برای رویاهای من هستی

م: معنی دوست داشتن یعنی این...................... 

وب لاگ محمد جانبلاغی خوش اومدیدوب لاگ محمد جانبلاغی خوش اومدیدوب لاگ محمد جانبلاغی خوش اومدید 

 

به چه دلیل تنهایم گذاشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

                                       به نام خدای نامهربانی ها

سلام ... قشنگ ولی نامهربان من!

منم، ...، کسیکه با نام تو جان گرفت و زندگی را در چشمان مهربان فریبنده ی تو معنا کرد!

منم عاشق تو، کسیکه برگهای سرنوشت را با تک تک واژه های گوش نواز و طنین دلنشین کلامت ترسیم کرد..........

و اینک این منم مردی تنها در آستانه فصلی سرد....... .تو با تمام مهربانی هایت مرا رها کرده ای در کوله باری از غم،

کاش می دانستم گناه من در این بازی چیست؟ جرم من فقط دوست داشتن و عاشق شدن تو بود!

جرم من آیا این بود که با تو ای تک سوار دلبری ها، لحظه لحظه زندگی کردم!

... خوبم، آیا مجازات من که با دو هجای نامت، دم و بازدم را احساس کردم و از حیات و از بودنم و از بودنت

 لذت بردم این است؟ گل من! نمی دانستم که عشق و دوست داشتن با معیارهایی چون تضاد طبقاتی،

موقعیت اجتماعی، مخالفت های خانوادگی، تقدس و حرمتش شکسته می شود.

... عزیزم! چگونه می توانی مرا فراموش کنی، منی که نخستین طپش های عاشقانه و دلهره های دیدار و

لذت دوست داشتن را با تو تجربه کردم. من اولین بار که سراسر وجودم از عشق تو گر گرفت دستان تو را لمس می کردم.... 

اولین نگاه، اولین احساس، اولین بوسه........ یادت هست!!تمام لذت های با هم بودن و احساسات من با تو بود، من با 

صداقت و ایمان کامل تو را و قلبت را پذیرفتم و بدان تا زمانی که جان در بدن دارم هم چنان دوستت خواهم داشت

و خدا که شاهد تمام لحظه های من و تو بوده است خوب می داند که من چه اندیشیده ام و چه نیتم بوده است و 

چقدر دوستت داشتم!

... نازنینم! فقط بدان قلب آدمی با یک نفر تکمیل می شود و با یک نفر به آرامش درونی می رسد نه با چند نفر!

خوب من کاش فقط می دانستم من که فقط به تو محبت و مهربانی و دوست داشتن بی حد و حساب و بی توقع

هدیه کردم چرا تو بی وفایی و بی اعتنایی را به من پیشکش کردی؟ بهترینم ... عزیزم! من تو را با تمام مهربانی های

دروغینت! و بی اعتنایی هایت و خیانت هایت! و بی وفایی هایت دوست داشتم و دارم و امیدوارم خوشبخت باشی.

امروز روزیست که احساس خفه شدن و غرق شدن در مرداب دوست داشتن دارم هیچ وقت فکرش را هم نمی کردم روزی

صداقت من اینگونه پایمال شود و محبت من بی جواب بماند.

من اگر تو را دوست داشته باشم یا از نفرت پر باشم زندگی می گذرد، خورشید هر روز طلوع می کند،.......

ولی در این میان یک چیز را برای همیشه باور کن و ایمان بیاور....... که صداقت من روزی گریبانگیر تو خواهد شد و خداوند

عادل بین من و تو حکم خواهد کرد. روزی خواهی فهمید من چه می گویم که............

خوب من ، ... دوست داشتنی من دوستت دارم و امیدوارم خوشبخت شوی، هیچ زمان مزاحمت نمی شوم، خوش باش!

فقط در تعجبم تو که می دانستی و دیده بودی که من بی تو نمی توانم زنده بمانم (خودکشی) چگونه باز مرا رها کرده ای

نمی دانم بعد از تو چگونه زمان خواهد گذشت............

مثل همیشه با اشک چشمان همیشه ترم و لرزش دستانم در برابر نام بزرگت در قلب کوچکم می نویسم.......دوستت دارم خدانگهدار......

                      آنکه درکش نکردی و در اوج دوست داشتن تنهایش گذاشتی...(برای عشق بی وفایم که هنوز هم عاشقانه دوستش دارم) 

محمد جانبلاغی 
گو اهسته در گوشم چرا کردی فراموشم
 همیشه از غم چشمت تو گویی زهر می نوشم
 تو خود ای کاش می دیدی که از چشم تو مدهوشم
 بگو آهسته ای عاشق چرا کردی  فراموشم 
یک روز من از فاصله ها می گذرم

                  هر چند که از تو و دلت بیخبرم

                                عمریست دلم از غم تو میسوزد

                                              برگرد و ببین هنوز هم در به درم. 

به لبخنـــــدی مرا از غم رها کن                مرا از بی کسی هایم جدا کن

اگر مردن سزای عاشقان است                برای مردنــم هر شب دعا کن  

نگو بار گران بودیم ورفتیم نگو نا مهربان بو دیم ورفتیم واسه رفتن این دلیل محکمی نیست ه بگویم به تو ای رفته ز دست

شدم از مستی چشمان تو مست

 دورم ز تو و ز دوریت می سوزم

نزدیک توام ز آتشت می سوزم

پس من چه کنم چه خاکی بر سر ریزم

کز دیدن و از ندیدنت می سوزم 

اگر دنیای ما دنیای سنگ است بدان سنگینیه  سنگ هم قشنگ است

           اگر دنیای ما دنیای درد است! بدان عاشق شدن از بهر رنج است

             اگر عاشق شدن یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است

                       شکستم بی صدا یک بار دیگر!!!! خطا کردم من یک بار دیگر!!!

                                  دو چشم تو مرا از راه به در کرد شکستم توبه را یک بار دیگر!!! 

کاش کسی تو دلمون پا نمیذاشت... کاش اگه پا میزاشت دلمون رو تنها نمیذاشت... کاش اگه تنها میذاشت رد پاش رو  روی دلمون جا نمیزاشت... 

عاشقی که تنها باشه توی دنیا نمیمونه دل عاشق رو شکستن شده کار این زمونه... 

دل می گیرد و سایه های نامردمی ها سعی در تسخیرش می کنند که به خیالشان فتح دلی غمناک ساده است. دل می گیرد. دل می شکند به دست آنی که ذهن باور نمی کند(برای تو که تنهایم گذاشتی) 

وقتی نیستی بال و پرم شکستست دلم دیگه از همه دنیا خستست بدونهِ تو کلبه ی آرزوهام ویرونه ست و همه درهاش بستست وقتی نیستی زنده بودن سؤاله هستی من بدون تو؟محاله وقتی نیستی مرغک کوچیک دل از همه ی بی کسی هاش می ناله وقتی نیستی به آخر جاده غم رسیدم بزرگتر از غم تو من ندیدم منتظرت تا پای جون نشستم همین روزاست که بشنوی بریدم بریدنم مردنمه،میدونی؟ هنوز هم دل برام نمی سوزونی؟ 

لحظه جدایی هنگامی که در چشمانت می نگرم غمهای جهان را یکسره از یاد میبرم و هنگامی که مرا در آغوش عشق ؛ میگیری احساس میکنم بجز تو کسی را دوست ندارم ؛ وقتی که گریه میکنم تو را در میان اشکهایم ؛ میبینم . ولی اشکهایم را پاک میکنم تا کسی ؛ تو را نبیند