شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

ღஜღشــکــــســـت عـــشــقـــیღஜღشــکستـ غرورღஜღ
شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

ღஜღشــکــــســـت عـــشــقـــیღஜღشــکستـ غرورღஜღ

تربیت کودکان

 

اگر مضطرب هستیم ، توقع فرزند آرام نداشته باشیم.

اگر بی برنامه و ناهماهنگ هستیم، امید بچه منظم نداشته باشیم.

اگر اختلاف زناشویی و جر و بحث خانوادگی داریم ، منتظر آشفتگی های تربیتی در فرزندمان باشیم.

 

اصولاً در تربیت فرزند باید توجه داشته باشیم که کودکان چون میوه ای بر درخت خانواده می رویند. هرگونه آفتی که بر خانواده تاثیر بگذارد؛ بچه های ما را نیز مبتلا می کند.

 

باغبان عاقل برای اینکه محصولی سالم داشته باشد ، می بایست ریشه و درخت را آفت کشی کند و به تبع آن میوه ها( یعنی فرزندان) نیز سالم می شوند.

 

پس این درخت خانواده که پیوندی بین همسران است باید ابتدا سالم باشد. هم تک تک همسران و هم رابطه همسران باید درست باشد تا فرزندان بالنده ای داشته باشیم.

 

اگر شما هنوز ازدواج نکرده اید باز هم مشکل تربیت فرزندان به شما بر می گردد. چون از هم اکنون باید در تغییر صفات خود اقدام نمائید تا در آینده با خانواده سالم به تربیت فرزند خود اقدام نمائید.

 

اگر تشکیل خانواده داده اید به جای غرغر کردن به بچه ها یا نق زدن به همسرتان(در خصوص عملکرد فرزندتان)، شروع به تغییر خود کنید.

 

v      آیا با طعنه با فرزندتان حرف می زنید یا او را مسخره می کنید!؟

v      آیا از کودک خود توقع دارید همیشه 20 باشد!؟

v      آیا به بچه اتان می گویید که  فقط وقتی او را دوست دارید، که کارهای خوب انجام دهد!؟

v      آیا شما با فرزندتان ، پشت سر همسرتان صحبت می کنید!؟

v      آیا به فرزندتان بر چسب «بچه شلوغ»،«فرزند بی نظم»،«بچه تنبل»،«بچه ترسو» ، یا ... زده اید!؟

v      آیا همیشه (افراطی) مراقب و مواظب کودکتان هستید تا همه کارهایش بدون خطا انجام شود!؟

v      آیا همیشه به پرسش فرزندتان، سریع جواب می دهید تا مبادا او از فکرش استفاده کند!؟

v      آیا برای رشد و پیشرفت فرزندتان ، بچه های مردم را به عنوان الگو به او پیشنهاد می دهید!؟

v      آیا با عصبانیت سر او فریاد می کشید که با برادر کوچکش با عصبانیت صحبت نکند!؟

 

جواب به این سئوالات ، مهارت فرزند پروری شما را ارزیابی می کند.

شما بعد از اینکه خود را پرورش دادید، همسر مناسبی یافتید و مهارتهای زناشویی و مهارتهای ارتباطی صمیمی نیز با وی برقرار کردید، حالا نوبت به مهارت تربیت کودک و مهارتهای فرزندپروری می رسد، که ما در این بخش به تدریج به توضیح آنها خواهیم پرداخت.

کاش...

کاش میمردم ولی قلبت  اینجوری  پسم نمیزد

                       کاش به این عاشق خسته اینهمه بدی نمیکرد


 

                           کاش دلت میسوخت به حالم, کاش یه کم منو میفهمید

                                حـالـو روز این روزامــو کــاشــکه چشــمای تــو میدید

 

                                     چی به روز من آوردی,تو چیکار کردی با قلبم

                                         که دیگه  از زنده  بودن تا همیشه توبه کردم 


 

                                               کاش میمردم و  چشامو رو همه دنیا می بستم       

                                                     من میخوام برم از اینجا من از این زندگی خستم   

تنهایی

تنهایی هامو بعد از این با قلب کی قسمت کنم

واسه فراموش کردنت باید به چی عادت کنم

تو داری از من میگذری٬ من باید از تو بگذرم

چیزی نمی تونم بگم٬ باید بیفتی از سرم

بعد از تو باید با خودم٬ تنهای تنها سر کنم

اعتماد

اعتبارخود را
 هرگزدرمیدان مقایسه ی خویش با دیگران
 مشکن
 که ما هر یک یگانه ایم
موجودی بی نظیر و بی تشابه.
...  

وآرمان های خویش را
به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مکن
تنها تو می دانی که «بهترین» در زندگانیت
چگونه معنا می شود.
 

از کنار آنچه با قلب تو نزدیک است
آسان مگذر
برآنها چنگ درانداز، آنچنان که
بر زندگی خویش
که بی حضور آنها، زندگی مفهوم خود را
از دست می دهد.
 

با دم زدن در هوای گذشته و نگرانی فرداهای نیامده
زندگی را مگذار که از لابه لای انگشتانت فرو لغزد
و آسان هدر شود.
 

هر روز، همان روز را زندگی کن
و بدین سان تمامی عمر را به کمال زیسته ای.
 

و هرگز امید از کف مده
آن گاه که چیز دیگری
برای دادن در کف داری.
 

همه چیز در آن لحظه ای به پایان می رسد
که قدم های تو باز می ایستد.
 

و هراسی به خود راه مده
از پذیرفتن این حقیقت که
هنوز پله ای تا کمال فاصله باشد
تنها پیوند میان ما
خط نازک همین فاصله است.
 برخیز و بی هراس خطرکن،
در هر فرصی بیاویز.
 

و هم بدین سان است که به مفهوم «شجاعت»
دست خواهی یافت.
آن گاه که بگویی دیگر نخواهمش یافت
عشق را از زندگی خویش رانده ای
عشق چنان است که
هرچه بیشتر ارزانی داری
سرشارتر شود
وهرگاه که آن را تنگ در مشت گیری
آسان تر از کف رود
پروازش ده تا که پایدار بماند.
 

رویاهایت را فرو مگذار
که بی آنان زندگانی را امیدی نیست
وبی امید، زندگی را آهنگی نباشد.
 

از روزهایت شتابان گذر مکن
که در التهاب این شتاب
نه تنها نقطه ی سرآغاز خویش
که حتی سر منزلِ مقصود را گم کنی.
 

زندگی مسابقه نیست
زندگی یک سفراست
و تو آن مسافری باش
که در هر گامش
ترنم خوش لحظه ها جاری ست.

دل شکستن

شیشه دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست این دل با نگاهی سرد پرپر می شود با
خودم عهد بستم بار دیگر که تورا دیدم ... بگویم از تو دلگیرم ولی باز تو
را دیدم و گفتم : بی تو میمیرم


 

   sms-jok.royablog.com شعرو متن عاشقانه


حرمت آن شاخه ی گل سرخ که لای دفتر شعرم نشکفته خشکید !
به حرمت اشک ها و گریه های سوزناکم. نه تو حتی به التماس هایم هم اعتنا نکردی !
میبنی قصه به پایان رسیده است و من همچنان در خیال چشمان زیبای تو ام که ساده فریبم داد!
قصه به آخر رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم !

زندگی اجبار است

                     مرگ انتظار است

                                         جدایی دشوار است

                                                      فکر تو تکرار است

اگر رفتم تو یادم کن

                         اگر مردم تو خاکم کن

در دل من محمد جانبلاغی با شما

دردودل من با شما  

5 دقیقه بیشتر طول نمیکشه

 سلام ،

محمد جانبلاغی هستم حرفهایی که تو این پست میذارم کمی متفاوته خودمونی مینویسم چون خدومونی بودن رو دوست دارم راحت و باز میرم جلو چون راحت بودن رو دوست دارم و دوست داشتم و دارم که اگر مطلب جدید به دستم میرسه که بتونه راهگشای توی کاربر باشه برای انتخاب بهتر برای  زندگی بهتر برات بنویسم و تو سایت بذارم  هدفم از ایجاد وبلاگ و وب سایتهای تنظیم خانواده و عاشقی برای تو همین بود نه دنبال جذب بازدید کننده بودم و نه شهرت  و  تا حالا هم تو هیچ سایتی تبلیغ نکردم   هر کی اومده از تو گوگل و بقیه سایتها اومده و یا معرفی دوستانش. من اون چیزی رو که میدونم در اختیار تو میذارم  تا بهتر انتخاب کنی  و اگر تو هم دوست گلم دوست دارید دانسته های خود را با من تقسیم کنید لطفا به این آدرس مراجعه فرمایید.

بیشترین مشاوره ای که با من شده است بیشترش در مورد عشق و ازدواج بوده است.به همین دلیل لازم دونستم که حرف های دلم را در مورد عشق و ازدواج به شما بگوییم. 

ازدواج یک اتفاقه و اتفاق خبر نمیکنه  تو زندگی ما ادما این انتخابهامونه که مسیرمون رو  تغییر میده  یه انتخاب  حتی اگر کوچیک باشه میتونه کل زندگی ما رو تغییر بده و مسیرش رو  عوض کنه  اکثر ماها در انتخابهای احساسیمون ( انتخاب همسر)دچار تردید میشیم  مشکل اینجاست که هر چقدرم ادعای  منطقی بودن میکنیم باز وقتی یک جریان تمام میشه میبینیم که احساسی فکر کرده بودیم  ما ها بلد نیستیم و یاد نگرفتیم با اطمینان انتخاب کنیم و همیشه مردد هستیم  . معمولا زود وابسته میشیم  زود بهم میگیم همو دوست داریم وزود فکر میکنیم عاشق شدیم و زود  احساسات جلوی دیدگان ما رو میگیره و زود همه چیز تمام میشه و خیلی دیر اتفاق می افته که دوست داشتنهایی که زود بوجود اومده به ازدواج ختم بشه  مسئله سادست چون ما دوست داشتنم نمیدونیم چیه   

 

اگر فیلم عاشقانه میبینی و خودت رو جای اون هنرپیشه قرار میدی بدون که نیاز به عاشق شدن داری یا قبلا یکی رو میخواستی که بهش نرسیدی وقتی به عشقت نمیرسی تکلیفت رو باهاش روشن کن و تو خودت مشکل رو حل کن . همه یه بار راست راستکی عاشق میشن اما چندین بار الکی الکی وابستگی رو با عشق قاطی می کنند .و فکر میکنند عاشق شدن . 

 

وقتی احساسات میاد وسط دوست داریم اگر پیش مشاور میریم حرف خودمون رو به کرسی بشینونیم  و مشاور هر حرفی بزنه ما فقط گوش میدیم چون نمیخواهیم با حقیقت روبرو بشیم چون حقیقت دور تر از اون چیزی که ما میخواهیم و فکر میکنیم بعدشم میگیم این مشاوره هیچی حالیش نیست (چون حرفایی که ما دوست داشتیم رو نزده ) این رفتار رو مشاورا بهش میگن مشاور بازی  وقتی یه دختر میاد ادعا میکنه یکی رو دوست داره  ازش میپرسی چرا طرفت رو دوست داری  میگه نمیدونم فقط میدونم هر کاری کنه دوستش دارم اگر هم بخواد دلیل بیاره دلایلی میاره که اصلا برای ازدواج دلایل محکمی نیست و شبیه  خاله بازیه بچه هاست از یه پسر میپرسی چرا دوسش داری  میگه صادقه خیلی دختر صادقیه می پرسم از کجا فهمیدی میگه خودش میگه با کسی نیست دیگه  خودش میگه  . میگه خیلی نازه  . ناز بودن ملاک  ازدواجه ؟  نه جونم یه احساسی ته دلت شکل گرفته که اون احساسه داره مغزتو شستشو میده و چرا دیگران میگن این طرف به دردت نمیخوره  ؟ چون  اونا اون احساسه رو که تو داری  ندارن پس از روی منطق بهت میگن  

 

میگه درکم میکنه  مشکلاتی که زیر یه سقف پیش میاد با دوران مجردی  فرق داره درک دوران مجردی با دوران تاهل دنیا دنیا تفاوت داره  . همه ما فکر میکنیم با باقیه همجنسامون فرق داریم  من با باقیه پسرا فرق دارم  منم با باقیه دخترا فرق دارم اما وقتی رابطه به هم میخوره من تو پسرا از همه بدتر میشم و اون دختر تو دخترا از همه بدتر  ما ها یاد نگرفتیم حتی  مثل دو تا ادم حسابی از هم جدا شیم  اکثر مواقع با دعوا و خیلی کارای ... این همونی بود که میگفت دوستم داره      

   وقتی اغاز رو ندونیم چطوری به پایان فکر کنیم  وقتی ندونیم کیو باید انتخاب کنیم چطور اهداف خودمون رو با اونطرف بالا و پایین میکنیم  .

دختره بعد از 6 ماه دوستی دلباخته شده خیلی راحت خودش رو در اختیار پسره قرار میده میگه خب دوسش داره  اخه پسره بهش گفته اگه منو دوست داری باید باهام فلان رابطه رو داشته باشی اخه من پسرم بهم فشار میاد  دختر نمیدونه که خب تو دوست داشتن بعضی وقتها باید  خیلی فشارهارو تحمل کرد و قتی یه پسر یا یه مرد نتونه نفس خودشو کنترل کنه فردا چطوری میخواد  فشاراهای زندگی رو تحمل کنه ؟ وقتی میبینم یه دختر یا یه پسر به طرفشون وابسته شدن و کور کورانه و کاملا احساسی میرن جلو بدجوری میریزم بهم با یکسری دلایل قصد دارن خودشونو توجیح کنند  .  

 

امروز با مشاورهای طرف قرار داد سایت تنظیم خانواده (www.tanzimekhanevadeh.ir)  جلسه داشتم برای برگذاری همایش وقتی مشاورا از مراجعه کننده های دختر و پسرشون میگن بعضی ها می خندند و بعضی ها هم گریه میکنند زمانی که با وبلاگ کار خودم رو شروع کردم خیلی چیزارو میدونستم اما بیشتر از اون خیلیهای دیگه رو نمیدونستم اما فهمیدم  دونستن همه وقتها هم خوب نیست . چون روی انتخابهای خودم تاثیر گذار بود . بیشتر فهمیدم  .

 

 بزرگترین عیب ما اینه که بلد نیستیم کسی رو درست دوست داشته باشیم .  اگر ما خودمون رو دوست نداشته باشیم نمیتونیم دیگری رو دوست داشته باشیم  وقتی میخوای یکی رو برای ازدواج انتخاب کنی سه اصل رو در نظر داشته باش   

ا صل  اول ببین اون میتونه خوشبختت کنه بعد برو جلو  90 درصد این مرحله منطقیه   

اصل دوم ببین تو میتونی خوشبختش کنی یا نه که اینم 90 درصدش منطقیه  

اصل سوم بررسی شرایط پیرامون شاید اون بتونه تو رو خوشبخت کنه و تو هم بتونی اونو خوشبخت کنی اما اینوسط برخی شرایط هست که مانع این میشه که شما دوتا همدیگرو خوشبخت کنید پس شرایط همدیگرو از نظرات مختلف انالیز کنید  بعد از این سه اصل بعد احساسی مسئله رو دریابید  مسلما اگر با منطق انتخاب کنید و با عشق زندگی کنید بهتره تا اینکه احساسی انتخاب کنی و اصلا زندگی نکنی و یه عمر همدیگه رو تحمل کنید .   اگرم میخواهی با کسی مشورت کنی یا برو پیش کسی مشورت کن که هم تو رو بشناسه هم طرفات رو یا اینکه نه تو رو بشناسه و نه طرفت رو اینها همش تو حرف سادس در عمل قدرت میخواد چون انسان همیشه درگیره احساساتشه و اگر پای جنس مخالف وسط باشه خیلی مسائل هست که اتش این احساسات رو داغتر میکنه . 

 

این مطالب رو بعنوان یک مقاله در نظر نگیرید برای ارتباط بیشتر با توی کاربر فقط خواستم دردو دل کرده باشم تا تو هم راحتر بتونی با من مدیر این وبلاگ و مجموعه وب سایتهای راه سبز زندگی و عاشقی برای تو دردو دل کنی اگر دوست داشتی تو نظرات این پست نظرتو بهم  بگو اگر کمکی ازم بر بیاد بدون که دریغ نمیکنم اگر غلط املایی زیاد داشته این مطلب یا مقالاتی که از خودمه باید ببخشید خیلی ها بهم تذکر دادن  خیلی ها اومدن به من حرفای رکیک زدن تو قسمت نظرات که اینقدر زشت بودن که نمی شد تایید کرد  خیلی ها تشکر کردن خیلی ها دعام کردن خیلی ها تذکرهای به جایی دادن خیلی ها انتقاد کردن کلا خیلی ها نظر دادن و من جاداره از همشون تشکر کنم .

خلاصه اگر کمکی از من بر بیاد در خدمتم

با تشکر از تو کاربر عزیز . ُ

دوستدار و برادر کوچک همه شما عزیزان محمد جانبلاغی

زندگی سرشار از عشق را برایتان آرزومندم.

23:12 | محمدجانــبلاغی | نظرات | ارسال پیام اختصاصی برای مدیر سایت

مشاوره با محمد جانبلاغی

مشاوره و دردودل کردن با محمد جانبلاغی

دوست داشتن در مقابل استفاده کردن

دوست داشتن در مقابل استفاده کردن
* * *
زمانیکه مردی در حال پولیش کردن اتومبیل جدیدش بود کودک 4 ساله اش تکه سنگی را برداشت وبر روی بدنه اتومبیل خطوطی را انداخت .

 مرد آنچنان عصبانی شد که دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محکم به پشت دست او زد

بدون آنکه به دلیل خشم متوجه شده باشد که با آچار پسرش را تنبیه نموده،در بیمارستان به

سبب شکستگی های فراوان چهار انشگت دست پسر قطع شد.

وقتی که پسر چشمان اندوهناک پدرش را دید از او پرسید"پدر! کی انگشتهای من در خواهند آمد!"

آن مرد آنقدر مغموم بود که هیچی نتوانست بگوید به سمت اتومبیل برگشت وچندین بار با لگد به آن زد.

حیران و سرگردان از عمل خویش روبروی اتومبیل نشسته بود و به خطوطی که پسرش روی آن انداخته بود  نگاه می کرد.

او نوشته بود "دوستت دارم پدر"

روز بعد آن مرد خودکشی کرد.

خشم و عشق حد و مرزی ندارند دومی (عشق) را انتخاب کنید تا زندگی دوست داشتنی داشته باشید

و این را به یاد داشته باشید:

 که اشیاء برای استفاده شدن و انسانها برای دوست داشتن می باشند.

ترجمه همین متن به زبان انگلیسی توسط برادر گلم .:: احمد جانبلاغی ::.

جهت مشاهد به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.

ادامه مطلب ...

قاصدک


آدمـک آخــرِ دنیــاست، بخند...

آدمـک مـرگ هـمین جاست، بخند...

آن خـدایی که بـزرگش خوانـدی به خـدا، مثـل تـو تنهـاست، بخند...



دستخطی کـه تـو را عاشـق کرد شوخـیِ کاغــذی ماسـت، بخند...

فکر کن دردِ تـو ارزشـمند است فکر کن گریـه چـه زیباست،بخند..

صبحِ فردا به شبت نیست که نیست, تـازه انگار کـه فـرداسـت، بخند...

راستـی آنچـه بـه یــادت دادیم پَر زدن نیست کـه درجاسـت، بخند...

آدمــک نغمــهء آغــاز نخوان به خــدا آخــر دنیـاست، بخند

آدمک آخر دنیاست بخند

آدمک مرگ همین جاست بخنددست

خطی که تو را عاشق کردشوخی کاغذی ماست بخند

آدمک خر نشوی گریه کنی کل دنیا سراب است بخند

آن خدایی که بزرگش خواندی به خدا مثل تو تنهاست بخند..........

آدمک تنها ، بر سر مزرعه ای بنشسته

مزرعه خالی است از سبزی و آب

آدمک بی کار است

می نشینم پیشش

آدمک می پرسد"تو مگر می دانی چه شده که چنین گشته ده کوچک ما"

من به او می گویم :آدمک برق صداقت دیگر در چشمان کسی پیدا نیست

تو اگر دیدی ، شک کن .........شاید آن تابش خورشید بود

آدمک مردم آبادی ما نان ندارند که در آب روان خیس کنند و درخت گردو خشکیده

نان و گردو و پنیر قیمت جان من و ما شده است

آدمک مزرعه ات را بنگر

هیچ چیز در آن نیست

همه را دزدیدند

مردم ما همه می دزدند از یکدیگر

گاه یک دانه نان

گاه یک دانه قلب

گاه جان از هم می گیرند به زور

آدمک در خوابی

چشم بگشا و ببین

که اگر شانس شود یار تو در این دنیا

تو شوی خان ، شاید خان زاده

و دگر هیچ کسی به دو دستان دراز تو نخواهد خندید

و اگر نه تو فقط آدمک جالیزی

و دگر حتی آن بچه کلاغ از نگاه تو نخواهد ترسید

و نشیند بر دستان درازت و سرت را کند او تکه و پاره بد بخت

آدمک اینجا مردم گوشهاشان کر گشته

و دو چشماشان کور

هیچ کس نشنود اندوه کسی را دیگر

آدمک ، مردم آبادی مااگر از جنس بزرگان گردند ،

نانشان در روغن خواهد بود

و اگر نه شاید همه مجبور شوند که تو را بیرون انداخته و خودشان آدمکی بر سر جالیز شوند

و هر از چند دو دستاشان را رو به بالا ببرند

تا که شاید دو کلاغی بپرند

آدمک اینجا هیچکس ، بر سر جای خودش نیست

دگرشب همه بیدارند و همه غم دارند

و اگر خواب به چشم آنها باز آید ،

خوابشان کابوس است ......................

آدمک نیم نگاهی به نگاهم انداخت

لیک لبخند زدم

آدمک گفت بروو

پس از رفتن من ،

آن کلاغ کوچک هر دو چشمش را کند .......

یکی بود یکی نبود :

 یکی بود یکی نبود :

یکی داشت یکی نداشت :

اونکه داشت تو بودی، اونکه کسی جز تو نداشت من بودم

یکی گفت یکی نگفت :

اونکه گفت تو بودی،

 اونکه دوستت دارمو به هیچکس جز تو نگفت من بودم

یکی خواست یکی نخواست :

اونکه خواست تو بودی،

اونکه نخواست از تو جدا بشه من بودم

یکی رفت یکی نرفت :

اونکه رفت تو بودی

اونکه دنبال هیچکسی به جز تو نرفت من بودم

اون که بود تو بودی اون که تو قلب تو نبود من بودم

خدایا...

بدان آغوش من باز است

                         شروع کن یک قدم باتو

                   تمام گامهای مانده اش بامن

خداگوید تو ای زیباتر از خورشید زیبایم

تو ای والاتر ازمحبوب زیبایم

یادم باشد...

.:: هدیه ای از ماندانا به راه سبز زندگی ::.

یادم باشد در سکوتم  کسی هم صحبتم شد  ، تنهاش نذارم

یادم باشد کسی پیشم بود که تمنای دیدارش را دردیاری دور میکردم،.......دل.... ..

یادم باشد کسی یادم کرد یادش کنم

یادم باشد کسی در تنهایم،تنهام نذاشت ،در تنهایش تنهاش نذارم

یادم باشد که کسی در فقرم یادم میکرد، در غنی ایم یادش کنم

یادم باشد که وقتی بد بودم کسی منو خوب کرد، در بد بودنش به خوبی یادش کنم

یادم باشد تن عریانم را کسی پوشاند، که هیچ وقت به تن خوشم ننازم

یادم باشد که در بین بی اعتمادیها کسی بهم اعتماد کرد،‌اگر روزی بی اعتماد گشت ، معتمدش باشم

یادم باشد که در هر آمدن صبح گویم ای خوب خوبم رو خوب دار

یادم باش یاد دوست رو گفتم هرگز فراموش نمی کنم ، هیچ وقت از یاد نبرم

یادم باشد....

وتحیراتم

خواستار چیستی ای عقل و دل و دین من؟

تمنای ماندن داری و خواهش رفتن

کدام یک رو برگزینم

وکاش می شد واژه از ترکیب ماندن و رفتن ایجاد کرد

این واژه رو چه نامم؟

غم عشق

 

 

از بیان احساسات پاکم هراسی ندارم

می نویسم هر آنچه را که در قلبم بارور شده است

نام تو را که تکرار می کنم قلبم به یکباره می لرزد

تو نمی دانی که چقدر دوستت دارم