شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

ღஜღشــکــــســـت عـــشــقـــیღஜღشــکستـ غرورღஜღ
شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

شکست عشقی | درمان شکست عشقی و جدایی

ღஜღشــکــــســـت عـــشــقـــیღஜღشــکستـ غرورღஜღ

مردها در چهارچوب عشق به وسعت غیرقابل تصوری نامردند .برای اثبات نامردی

شان همین بس که در مقابل عاشق و یک زن فریب خورده احساس می کنند

مردند.

تا هنگامیکه قلب زن تسلیم نشده .پست تر وسمج تر از یک سگ ولگرد .عاجزتر و

توسری خورتر از یک اسیر .پوزه بر خاک تر دست تمنا به گدایی عشق می کنند.اما

تا خاطرشان در تسلیم قلب زن راحت شد یکباره به یادشان می افتد که خدا مرده

شان آفریده و آن وقت کمال مردانگی را در شکنجه دادن و به زنجیر کشیدن قلب

اسیر زن می کنند:یعنی در بی نهایت نامردی  

شعاری برای زیستن: حرمت اعتبار خودرا هرگز در میدان مقایسه ی خویش با دیگران مشکن که ما هر یک یگانه ایم موجودی بی نظیر و بی تشابه . و آرمان های خویش را به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مکن تنها تو می دانی که "بهترین" در زندگانیت چگونه معنا می شود از کنار آنچه باقلب تو نزدیک است آسان مگذر بر آنها چنگ در انداز ، آنچنانکه بر زندگی خویش که بی حضور آنان ، زندگی مفهوم خود را از دست می دهد.  

 

باز هم به امید عشقی روزهایم سپری شد

اما افسوس افسوس که می دانستم این عشق بی فرجام است

اما باور نداشتم

تو را هدفی در زندگیم می پنداشتم

که آن هم سرابی بس نبود

خود می دانستم که عشق من عشقی یک طرفه است

خود می دانستم که بی دلیل پی یک هدف ناپایدار هستم

افسوس ـ افسوس که تو هم رفتی خود می دانستم که یک روز باید مرگ عشقت را باور کنم

و اکنون سردرگم در خودم و زندگیم هستم

و آن روز فرا رسید .

خدایا خدای مهربانم اخر چرا به هر که دل می بندم بی فایده است

تا به کی باید گرفتار عشق باشم و مرگ عشق را باور کنم

و او هم رفت و مرا با ذهنی آشفته رها کرد

خود می دانستم امید من پوچ است و اکنون به این باور رسیدم که امیدی بس پوچ بود

حال دوباره زندگیم دچار یاس و بی خیالی و پوچی گردیده است .

نمی دانم چه کنم ولی باز هم او را دوست دارم

دلم می خواد گریه کنم یا یک بار دیگر او را ببینم یا صدایش را بشنوم

عزیزترینم همیشه دوستت دارم و همیشه عاشق و خوش باشی

ادامه مطلب ...