ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ار عشق نفرت داشتم چون معنى عشق را نفهمیده بودم.اى عشق من
تو در گوشه ى قلبم عشق آفریدى و این را بدان که شعله هاى آن تا ابد
خاموش نخواهد شد و تا دنیا اینست
دوستت خواهم داشتدر تاریکى هاى شب شمع خاموش بودم که دود نا امیدى از من بلند مى شد
و پروانه ى پر شکسته اى که به آهنگ مرگ مى رقصیدم .
گل پزمرده اى بودم که چیزِى از عشق و محبت نمى فهمیدم ولى
با وجود تو روشنایى گرفتم و پروانه اى شدم که به دور تو مى گشتم و گل
زیبایى شدم که عشق را از تو آموختم و بوى خوش محبت را از تو گرفتم و
امید و آرزویى دارم که به وصال دیدنى خود برسم.
روزگارى از عشق مى هراسیدم چون عاشق نبودم.
روزگارى
ولى امروز آن را مى فهمم و